۱۳۹۴ دی ۲۶, شنبه

#ایران -زنگ انشا ء، قلم را بدست مي گيرم و چنين مي نويسم

دوستان عزيز حتما بخوانيد

زنگ انشا ء، قلم را بدست مي گيرم و چنين مي نويسم



خواهش ميکنم اين متن واقعي رابخوانيد و انتشار دهيد ،بسيار زيباست ؛
معلم جانبازوبسيار معتقدبه نظام جمهوري اسلامي به دانش آموزان گفت:نزديک انتخابات است انشايي درمورد انتخابات بنويسيد،هرکس چيزي نوشت وخواند تا نوبت به دانش آموز، بنام (ع.ک) رسيد،(ع.ک)شروع کرد به خواندن انشايش.
بنام خدا
قلم را در دست ميگيرم و چنين مينويسم؛
براي چه راي ميدهيم !؟
براي اينکه از راي هاي ما نردباني بسازند براي بالا رفتن و اختلاس کردن،
از بيت المال خرج کاغذهاي تبليغاتشان کنند وکتاب و دفتر من گران شود
به بهانه هاي مختلف دست زن و بچه را بگيرند و به سفرهاي خارجي  بروند
به بهانه بورس تحصيلي و از جيب بيت المال بچه هايشان را به اروپا و امريکا بفرستند و آنها ديگر برنگردند
آقازاده هاشان سوار بهترين ماشينهاشوند
به فکرآلودگي و شلوغيه شهرم نباشند و باواردات بنزين غيراستاندارد و نامرغوب سرطان را براي من به ارمغان آورند
باشعاراصلاحات، فکروانديشه افراطي را پياده کنند
بيکاري مردان را رها کنند و به موي بيرون آمده زنان گيردهند
صاحب خانه وماشين و ويلاشوند، باحقوق ماهيانه 10مليون تومان و حق سفره هاي مليوني درماه، تا ندانند چرا ناموس ايراني براي فرار ازفقر به تن فروشي روي آورده است
يا با ترساندن ما ازتسلط  استکبار جهاني وداعش وغيره خودشان برجان و مال وناموس مامسلط شوند
يا باراي من، امثال مرابه کهريزکهاببرندتا خانوادهايشان ديگر ايشان رانبينند
معلم عزيزم ؛
ميخواهم براي باراول پاي صندوق راي بروم
تاوقتي درسم تمام شد دست فروش شوم
 يا مثل پدرم، وقتي بازنشسته شدم،مسافرکش شوم
ياوقتي بزرگتر شدم ازبي پولي و بيکاري نتوانم ازدواج کنم
يامثل پدرم که نميتواندخواهرکوچکم را به دکتر ببرد شوم!
يا يا يا...
معلم که اشک در چشمانش جمع شده بودازجايش بلند شد و رو به دانش آموزان کرده يک جمله گفت 
فريب خورديم!
وکلاس راترک کرد.
*****
درآدرس شبكه هاي مجازي زير خبرهاي مارا دنبال كنيد :
آدرس كانال تلگرام : http://telegram.me/CampaignActivistsTeachers
آدرس گوگل پلاس : https://plus.google.com/u/0/
@SamanehSaberi        آي دي تلگرام :

تويت : @soudabehrezaza

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر