۱۳۹۴ بهمن ۱, پنجشنبه

#ایران - وقتي دو ديوانه به هم مي رسند حال دو ديوانه تماشايي است. اي ازادي بهايي بس سنگين براي تو مي پردازيم



وقتي دو ديوانه به هم مي رسند حال دو ديوانه تماشايي است.
اي ازادي بهايي بس سنگين براي تو مي پردازيم
دو ديوانه:اقاي محمد رضابيات68ساله و ورودي سال52 دانشگاه اروميه وازدوستان مذهبي زمان دانشجويي كه باتعداد ديگري ازدانشجويان از نوع چپ ومذهبي با رژيم شاه مبارزه ميكرديم.مبارزات در حدي بود كه چنانچه گرفتار ساواك ميشديم.چند ماهي زندان ويا يك ترم ودو ترم محروم وبعضي مواقع هم از دانشگاه اخراج ميشديم.كه اينجانب بخاطر اعتصابات ارديبهشت 54 دوترم از تحصيل محروم شدم.در سال 55 فارغ التحصيل وبه سربازي رفتم. اما بيات در سال 56 فارغ التحصيل وچون قبلا سربازي رفته بود، در اموزش وپرورش استخدام ومعلم شد.با انقلاب 57 اقاي بيات علارغم اينكه پدرش روحاني وبرادرش نيز روحاني كه بعدا نماينده ي مردم زنجان در مجلس شوري اسلامي ميشود،با رژيم جمهوري اسلامي مخالفت كه درسال59 حكم به 1سال تعليق در اموزش وپرورش ميگيرد وسرانجام بعد از حوادث سال60 در سال 62 رسما از معلمي اخراج ميشود.شوهر خواهرش حجت الاسلام مرتضي محمودي رئييس دفتر ايت الله شريعتمداري درسال59 توسط روحانيون حامي حكومت در قم ترور ميشود.بعدا خواستند با دادن ديه رضايت خانواده را جلب كنند كه قبول نمي كنند.در سال 60 خواهر همسرش خانم شهلا عبدي دانش اموز دبيرستان و17 ساله به جرم داشتن يك سه راهي كه دوست همكلاسيش به او داده تا نگهداري كند دستگير وبعد از 17 روز اعدام ميشود. نامه ي شهلا از زندان به خانواده كه در ان نوشته بود:به گلدانها اب دهيد.و برايم كفش كتاني به زندان بياوريد دل هر انساني را به درد واشكش را در مي اورد.(از خانواه ي بسيار محترم عبدي وبيات قبلا عذر مي خواهم.)زمان اعدام گلوله اي به انجايش زده كه هميشه اين سئوال برايم وجود دارد كه اگربه او تجاوز نكرده اند چرا گلوله را به انجا زده اند؟؟بيات هر كجا براي گذران زندگي كاري حتي در بخش خصوصي پيدا ميكند عوامل حكومت نمي گذارند.به ناچار در سال64 زن وبچه را رهاودل به دريا مي زند كه از مرز ايران وعراق از طريق كردستان از كشور خارج شود كه در بانه دستگير ميشود.از بانه به سقز منتقل ميشود.ميگويد در زندان سقز صداهاي فرياد وشكنجه وگلوله كه انسانها را اعدام ميكردند انقدرزياد بود كه يك شب برابر 20 سال بر من گذشت. در ان شب حداقل 10 نفر رااعدام ميكنند.به زندان زنجان منتقل ميشود.در زنجان دو باز جو داشته كه حرفهاي بر حقش چنان بر انها اثر كرده كه براي هميشه دادگاه انقلاب را رها مي كنند.بيات از شكنجه هايش بسيار ميگفت:در راهروي دادگاه انقلاب سقز در حاليكه چشمانش بسته بوده چنان مامور همراهش مشتي به سرش مي زند كه ميگويد هرموقع به يادش مي افتم برق از سرم مي پرد.در زندان زنجان درسقف سوراخي بود كه به طريقي بازحمت بسياردقيقه اي خيابان راكه زندگي درجريان بود گاه گاهي نگاه ميكرديم.يك نوبت پاسداران زندان متوجه شدند كه همبنديم از سوراخ خيابان رانگاه ميكند. اورا بردندوچنان شكنجه دادند كه فريادهايش در تمام زندان مي پيچيد.وبه اسمان بلند بود.چند كلمه اي براي زندانبانان نوشتم كه شما پاسدار اسلام،چرا چنين زنداني را مي زنيد؟مرا بردند ودستهايم را بادستبند از پشت به هم بستند.در سلولي كه 80 در80 سانتيمتر بود انداختند.48 ساعت بدينصورت بودم.در شبانه روز3 نوبت براي غذا ودستشويي بمدت 15 دقيقه باز ميكردند.وغذا واب در اين مدت هيچ نخوردم.چنان درد در دستان وتمام بدنم مي پيچيد كه اگر مي توانستم خودكشي مي كردم.در بر گشتن به بند تمام زندانيان سياسي وعادي به خاطر مقاومتي كه كرده بودم برايم دست زدند. بيات سر انجام به 4سال زندان محكوم ميشود.در تابستان67شاهد كشتار زندانيان بوده ميگويد تنها از اطاق انها 15 نفر را برده واعدام ميكنند.فردي به نام داوودي مهندس دامپروري هنگام بردن مرتب به من ميگفت بيات برايم دعا كن ، بيات برايم دعا كن ، وبيات ميگويد شما را به زندان جديد كه ساخته اند ميبرند.بعدا معلوم شد اعدام شده.دانش اموز راهنمايي 14 ساله به نام حسن كه اورا درس ميداده تا ديپلم بگيرد اعدام كردند.در زنجان 700 نفر را اعدام ميكنند در حاليكه حتي 1 ترور صورت نمي گيرد.درسال67 بيات بخاطر پدر وبرادرش از اعدام نجات پيدا مي كند.در زمستان 67 بعد از 4سال از زندان ازاد ميشود.سال 68 در اداره ي منابع طبيعي چالوس استخدام ميشود. اما درسال73بخاطر قبول نداشتن ولايت فقيه مجددا اخراج ميشود.در سال75 با قبولي فرزندش در دانشگاه فردوسي مشهد تمام اعضائ خانواده به مشهد مي ايند.وخاطرات براي هر دوي ما مرور وزنده و از سرنوشت دوستان مبارز در رژيم شاه اگاه ميشويم:مسعود حاجيان معلم واز تهران واز مجاهدين خلق سال60 اعدام وهمسرش از زنجان خانم مهندس زهرا مطلبي با دو فرزندش ازاده واحسان به اروپا پناهنده ميشوند.سعيد مراءت از فرقان واهل تهران و مرتضي نبي اللهي ازفرقان وتبريز اعدام مي شوند.مهدي مقتدري از جهرم واز مجاهدين خلق وعباس قبادي از امل واز مجاهدين خلق وقادر قرباني از اردبيل و از راه كارگر وسيروس قصيري وجعفر تكان تپه از كردستان واز حزب دموكرات كردستان دردهه ي 60 اعدام ميشوند.البته دوستان ديگري كه مشترك نبودند نيز اعدام شدند:مانند سيد گلاب حيدري خورميزي از خاش كه از كشاورزي اروميه به پزشكي اصفهان تغيير رشته داد ومسعود معدنچي از دوستان زمان سربازي در شهر عجب شير واز تهران واز مجاهدين خلق وحسن رحيمي از قم ومعلم ودانشجوي الهيات دانشگاه فردوسي مشهد واز مجاهدين خلق كه در زمان دانشجويي رابط دانشگاه مشهد ومن در دانشگاه اروميه بود وهمه در دهه ي 60 اعدام شدند.بيات درسال 75 در شركت طوس اب مشهد استخدام ودر سال76 بخاطر قبول نداشتن ولايت فقيه باز اخراج ميشود.بيات به تنهايي تهران رفته وبا حاضر شدن در ايستگاه هاي كارگران روز مزد به كارگري مي رود.اوبراي صرفه جويي درهزينه ها شب ها در بيابان مي خوابد.ميگويد:يك نوبت سه شب پشت سر هم تاصبح نخوابيدم وروز كارگري كردم.تا كنون دوكتاب نوشته واقايان خميني وخامنه اي رابا شهامت نقد كرده.وتا جاييكه توانسته با سي دي پخش كرده.نيروهاي امنيتي ميدانند كه بيات در زندگيش ترس و مرگ نمي شناسد،ودرصورت زندان،كتابهايش مشهور خاص وعام ميشود كه او را دستگير نميكنند.هر زمان بنده كه به زنذان رفته وازاد ميشوم اوبه من تلفن زده وچقدر مي خندد وكيف مي كند كه من زندان رفته ام.البته انقدر معرفت دارد كه فوري به ديدنم بيايد.وقتي دو ديوانه به هم مي رسند حال دو ديوانه تماشايي است.اي ازادي بهايي بس سنگين براي تو مي پردازيم.ما را نترسان كه اين بهاء را هر چقدر باشد براي بدست اوردن ازادي پرداخت خواهيم كرد.زنده باد زندان تا بر قراري دموكراسي.
 *******

خبرهاي مارا دركانال تلگرام دنبال كنيد
آدرس كانال تلگرام : http://telegram.me/CampaignActivistsTeachers

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر