۱۳۹۴ آذر ۹, دوشنبه

#ايران -مهدی بهلولی،بررسی خودکشی های اخیر کودکان خودکشی 4دانش آموزدرماه آبان

مهدی بهلولی،بررسی خودکشی های اخیر کودکان
خودکشی 4دانش آموزدرماه آبان

برخی خبرها باورشان سخت است اما واقعیت دارند. برای نمونه این که در آبان ماه گذشته در ایران،4 دانش آموز در 4 استان کشور دست به خودکشی زدند و متآسفانه هر چهار تن هم جان باختند. هر چهار تا پسر بودند و خود را حلق آویز کردند. اولی 12 ساله در 6 آبان در اشنویه آذربایجان غربی،دومی 10 ساله در 9 آبان در تهران،سومی 14 ساله در 17 آبان در شهر رستم کلا مازندران،و آخری 16 ساله در 28 آبان در شهرستان زیرکوه خراسان جنوبی. در پیوند با خودکشی کودکان،چه در ایران و چه در جهان،همواره خبرهای شگفت انگیز و اندوه بار دیگری هم بوده است. برای نمونه چندی پیش اعلام شد که در ژاپن،شمار چشمگیری از دانش آموزان در ماه سپتامبر- به ویژه همان روز نخست ماه- و پس از تعطیلات تابستانی دست به خودکشی می زنند. پژوهشی تازه در ژاپن، با بررسی 18048 خودکشی دانش آموزی بین سال های 1972 تا 2013 ژاپن به این نتیجه شگفت اما واقعی و دردناک رسید. ژاپن البته کشوری است که در آن نرخ خودکشی،چه در میان کودکان و چه بزرگسالان بالاست. در سال 2014 نرخ خودکشی در ژاپن پیرامون 60 درصد بالاتر از میانگین جهانی بوده است. ولی در ایران و برابر آمار رسمی،نرخ خودکشی،کمابیش نصف میانگین جهانی است. اما گویا تنها آماری که از خودکشی کودکان ایرانی در دست است آماری است که چندی پیش از زبان یکی از نمایندگان شورای شهر تهران اعلام شد و آن هم این بود که در سال های 81 تا 83 شمار 111 کودک بین 8 تا 13 سال – 59 پسر و 52 دختر- خودکشی کرده اند. آمارهای جهانی خودکشی کودکان،بیشتر آمارهایی هستند که تا سن 18 سالگی را اعلام می کنند. این نکته را هم بگویم که بنا به گزارش های سازمان سلامت جهانی،با این که در چند دهه ی گذشته،نرخ خودکشی در کشورهای توسعه یافته ثابت مانده و یا کاهش داشته اما در پدیده ی خودکشی جوانان،روندی افزایشی دیده شده است. جنسیت نیز گویا در خودکشی کودکان،در سطحی جهانی، چندان نقشی ندارد،یعنی کودکان دختر و پسری که دست به خودکشی می زنند آماری نزدیک به هم دارند گرچه در این پیوند،برخی پژوهش ها آمار خودکشی کودکان پسر را تا دو برابر دختر ارزیابی کرده اند.

اما علت هایی که برای خودکشی کودکان آورده می شود بیشتر پیرامون این موارد است : قلدری و گردنکشی و آزار و اذیت کردن در مدرسه های پسرانه،طردشدگی در میان گروه های هم سن و سال در مدرسه، شکست ساختار سنتی خانوادگی، کم شدن همبستگی اجتماعی،رشد بی ثباتی اقتصادی، گسترش بیکاری و اختلال های روحی افسردگی آور. این نگارنده البته چند سال پیش در ایلام شاهد بودم که برخی دانش آموزان دختر،به دلیل تن ندادن به ازدواج های اجباری، دست به خودسوزی و خودکشی می زدند- متآسفانه یکی از دانش آموزانم در حدود 15 سال پیش در میان این جان باختگان بود. اما یک نکته ی مهم درباره ی خودکشی کودکان در ایران- افزون در دست نبودن آمار دقیق- این است که اغلب علت واقعی خودکشی اعلام نمی گردد. برای نمونه درباره ی هارون قادرشوان، که در 6 آبان ماه،در اشنویه دست به خودکشی زد نخست گفته شد که مدرسه به دانش آموزان فشار آورده که خانواده باید کمک مالی کند و چون پدر و مادر هارون،کارگر بوده اند و بنیه مالی چندانی نداشته اند و کمک نکرده اند پسر به خاطر گریز از تحقیرشدگی دست به خودکشی زده است. اما پس از یکی دو روز،این خبر تکذیب شد و پای یک فیلم ماهواره ای وسط آمد که در آن صحنه ی اعدام وجود داشته و هارون نیز آن را تماشا کرده است. البته واپسین خودکشی از 4 خودکشی آبان ماه در مدرسه ی شبانه روزی انجام گرفت که دانش آموز خود را با نرده های مدرسه شبانه روزی حلق آویز نمود. در کل می توان گفت که خودکشی کودکان،عامل های روانی و اجتماعی گوناگونی دارد و بی گمان تنها یک عامل نمی تواند همه ی خودکشی ها را توضیح دهد. ولی آموزش و پرورش نیز به کلی بی تقصیر نیست و در وارسی ها نباید کنار نهاده شود. در ژاپن،در جست و جوی علل خودکشی دانش آموزان،به مسآله ی طرد شدگی در میان گروه های دانش آموزی هم رسیده اند و یا دست کم روی این عامل هم بحث می کنند. در ایران اما،گرایشی نیرومند وجود دارد که خودکشی کودکان را به عامل هایی بیرون از مدرسه پیوند بزند. این که آموزش و پرورش ایران،با مشکلات زیادی دست به گریبان است و نمی تواند رسالت راستین خودش را در پرورش کودکانی شاد و سرزنده به انجام رساند نکته ی چندان پوشیده ای نیست. کلاس های درس ما از آن گیرایی بایسته برخوردار نیستند و خسته کننده اند. آموزش بی کیفیت،تنها فشار روحی بر دانش آموز را افزایش می دهد. در مدرسه های ما،امکان شناسایی به هنگام،و به ویژه پیشگیری از نابهنجاری های رفتاری وجود ندارد. مشاور خبره و مدکار اجتماعی کاربلد نیست و یا به ندرت پیدا می شود. خانواده ها نیز در این زمینه کمتر آموزشی سامانمند می بینند. اینها همه از دید این نگارنده،دست به دست هم می دهند تا دست دانش آموز ما را با طناب دار خویش آشنا سازد و ما هم تنها زمانی خبردار شویم که کار از کار گذشته است. در آن زمان هم آن را به گردن دیگری می اندازیم و حاضر نیستیم سهم خود را بپذیریم.
*******
#مدنی #تهران #کمپین #فعالین  #مدنی #فرهنگیان #مهدی بهلولی #بررسی #خودکشی #کودکان #اجتماعی #آموزشی #خودکشی 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر