محمد ملکی؛ شهروندی برای همه فصول
چشم انداز
قسمت سوم
پس از پیروزی خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ و شکل گیری شورای نیروهای ملی و مذهبی در سال ۷۷، دکتر ملکی مدتی به همکاری با آنها پرداخت
و این همکاری تا سال ۸۳ ادامه داشت.
بازداشت دسته جمعی ملی مذهبیها در اسفند ۷۹ و در منزل
«محمد بسته نگار»، بار دیگر محمد ملکی را روانه زندان کرد. او نزدیک به ۶ ماه در سلولهای انفرادی عشرت آباد زندانی بود.وی
سپس در یک دادگاه غیرعلنی محاکمه و به ۷ سال زندان
محکوم شد که این حکم به اجرا در نیامد. محمد ملکی
پس از این زندان نیز از حرکت برای دفاع از آزادی و حقوق بشر دست برنداشت. وی در میان
فعالین سیاسی از این بابت شهرت یافته که دیدگاههای خود را به طور صریح و بدون مصلحت
اندیشی بیان میکند. او حتی در مواردی شخص آیت الله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی را
خطاب قرار داد که این موضوع در داخل ایران هزینه سنگینی دارد.
محمد ملکی در سال ۱۳۸۷ همراه با
چهرههایی چون داود هرمیداس باوند، حشمت الله طبرزدی و کوروش زعیم شورای همبستگی ملی
برای دموکراسی و حقوق بشر را تاسیس کردند که این شورا پس از بازداشت گسترده اعضای آن
فعالیتش متوقف شد. ملکی در انتخابات بحث
برانگیز ریاست جمهوری سال ۸۸ ایران،
از هیچ کاندیدایی حمایت نکرد اما در جریان اعتراضات بعد از انتخابات از سوی نیروهای
امنیتی بازداشت شد. وی در حالی که از سرطان
پروستات، دیابت و بیماری قلبی رنج میبرد، ۱۹۱ روز را
در حبس به سر برد. در این هنگام وی با ۷۶ سال سن،
پیرترین زندانی سیاسی ایران بود و به دلیل بیماری چند بار در طول مدت زندان بستری
شد.
دیدگاه
محمد ملکی یکی از فعالان قدیمی است که بیش از ۶۰ سال برای آرمانهایی چون آزادی، عدالت، استقلال، دموکراسی و حقوق
بشر تلاش کرده است. وی همچنین به عنوان نماد تلاش برای استقلال دانشگاه از حکومت و
آزادیهای آکادمیک شناخته و انتقادات صریح او به مسئولان حکومتی معمولا بدون پرده پوشی
بیان میشود. ملکی که خود به عنوان نخستین رییس دانشگاه تهران بعد از پیروزی انقلاب
اسلامی تلاش کرده بود تا اداره دانشگاه را به شورایی از اساتید، دانشجویان و کارمندان
بسپارد؛ در آستانه شصتمین سالگرد روز دانشجو خطاب به دانشجویان ایرانی نوشت: «پس از
گذشت سی وچند سال باید با تلاش دانشگاهیان، دانشگاهها استقلال خود را باز یابند. باید
بار دیگر پرچم آزادی در سنگر دانشگاهها به اهتزاز در آید، باید این حق به دانشجویان
و دانشگاهیان داده شود که خود مسئولین دانشگاهها را انتخاب و اداره دانشگاهها را
به دست آنها بسپارند. باید بار دیگر دانشگاهها پیشگام تحولات اجتماعی گردند. باید
دانشجویان سازمانهای صنفی خود را دور از دخالت حاکمان تشکیل دهند و شصتمین سالگرد
۱۶ آذر هرچه با شکوهتر
برگزار شود. باید خواستهای دانشجویان و دیگر اقشاری که در انتخابات اخیر فریاد استقلال
دانشگاهها و آزادی زندانیان سیاسی سر دادند، تحقق یابد. باید به دوران سیاه اختناق
و پایمال کردن حقوق بشر و ظلم و بیعدالتی با ایستادگی و اقدام دانشجویان پایان داده
شود. عزیزان دانشجو از فرصت سالگرد ۱۶ آذر استفاده
کنید و با همبستگی و اتحاد، استقلال دانشگاهها را مطالبه کنید. باید سالگرد ۱۶ آذر امسال حرکتی باشد
به سوی استقلال دانشگاهها و برپایی تشکلهای مستقل دانشجویی.
او معتقد است که هر دو حکومت شاه و جمهوری اسلامی از دانشگاهها میترسیدند
و پس از سالها با انتقاد از انقلاب فرهنگی میگوید: «در نظام شاهنشاهی، دانشگاه به
یک غده چرکین تشبیه میشود که باید آن را کند و به دور انداخت و آیت الله خمینی میگوید
ما هر بدبختی داریم از دانشگاهها است. شاه به دلیل استقلال نیم بند دانشگاه، جرات
بستن دانشگاه را به روی دانشگاهیان نداشت اما آقای خمینی یک دانشگاه مستقل را پس از
پیروزی انقلاب بیش از چند ماه تحمل نکرد و نه تنها آن را اشغال که سالها به روی استادان
و دانشجویان بست. او از دانشگاههایی که بوسیله شوراهای هماهنگی منتخب استادان، دانشجویان
و کارمندان تشکیل شده بود و دانشکدهها و دانشگاه را مستقلا اداره میکرد وحشت داشت
و اینکه انقلاب فرهنگی چه برسر دانشگاهها و دانشگاهیان آورد، خدا میداند.»
دکتر ملکی که حکومت فعلی ایران را حکومتی غیردموکراتیک میداند، بارها تاکید
کرده است که باید رفراندومی آزاد برای تعیین نوع حکومت ایران برگزار شود. وی در سال
۱۳۸۳ همراه با چهرههایی
چون مهرانگیز کار، محسن سازگارا، ناصر زرافشان و علی افشاری با انتشار بیانیهای خواهان
برگزاری رفراندوم قانون اساسی شد. محمد ملکی
همچنین در مطلبی با عنوان «تنها راه رهایی» نوشت: «راستی نظامی که مدعی حمایت از سوی
مردم است، چرا اجازه نمیدهد بعد از گذشت ۲۸ سال (۱۲ فروردین ۵۸) نسلی که در انتخاب نوع نظام هیچ شرکت و دخالتی
نداشته و پدرانشان برای آنها تعیین تکلیف کردهاند، خود در یک انتخابات آزاد و با
حضور احزاب و روزنامههای دگراندیش در شرایطی که هر گروه و دسته و سازمانی بتواند عقاید
و برنامههای خود را آزادانه اعلام دارد، سرنوشت خویش را بدست گیرند و نظامِ دلخواه
را برگزینند، اگر خود چنین نکنید، مطمئن باشید جبر تاریخ با شما چنان خواهد کرد که
با دیگر مستبدان نمود.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر