۱۳۹۴ آبان ۳۰, شنبه

#ايران -نه به خشونت در مدرسه محسن خشخاشی، نامي آشنابراي فرهنگيان ایران

نه به خشونت در مدرسه
محسن خشخاشی، نامي آشنابراي فرهنگيان ایران 
به قلم مهدی بهلولی
محسن خشخاشی،هم اکنون برای فرهنگیان ایران نام آشنایی است. تا سال گذشته چنین نبود. سال گذشته،یکم آذرماه بود که خشخاشی،با چاقوی یکی از دانش آموزان خودش کشته شد. دانش آموز در پایان زنگ دوم،از دفتر مدرسه به کلاس درس می آید و معلم به او می گوید که باید برگردد دفتر و برگه ورود به کلاس بگیرد. اما دانش آموز که گویا به خاطر نمره های بد میان ترم با پدر خود به مدرسه رفته بود و به همین خاطر با تاخیر وارد کلاس می شود به یک باره چاقویی از جیب بیرون می آورد و به معلم گچ به دست خود،که پای تخته سیاه مشغول تدریس بود،حمله ور می شود و چند ضربه به گلو و شکم او می زند. چند ساعت بعد متآسفانه به خاطر خون ریزی شدید،محسن خشخاشی در بیمارستان جان باخت. بعدها و در بازجویی،دانش آموز قاتل گفت که من با خشخاشی هیچ مشکلی نداشتم و ایشان معلم بسیار خوبی هم بود. محسن خشخاشی،دبیر فیزیک باسواد و برجسته ی شهرستان بروجرد بود که نزدیک به بیست سال پیشینه ی تدریس داشت. از او دو فرزند به نام های علی و عسل به یادگار مانده است.
خبر کشته شدن محسن خشخاشی،باور کردنی نبود. شاید هم نمونه ی دیگری در تاریخ معاصر ایران نداشته باشد. به ویژه این که محسن خشخاشی،دبیری نبود که با دانش آموز برخورد فیزیکی کند. کشته شدن خشخاشی اما پرسش های زیادی را برانگیخت و بسیاری را به ریشه یابی واداشت. آموزش و پرورش متآسفانه از همان آغاز کوشید این واقعه را یک حادثه ی پیش بینی ناپذیر جلوه دهد که چندان به کلاس درس و مدیریت مدرسه و کم و کاستی های آموزشی ربطی ندارد. اما کمتر کارشناس مستقلی در آموزش و پرورش چنین توجیهی را پذیرفت. بیشتر کسانی که به این رخداد تلخ ورود یافتند بر این باور بودند که خشونت در مدرسه،هم ریشه های اقتصادی،فرهنگی و اجتماعی دارد و هم ریشه هایی در آموزش و پرورش و شرایط آن. در واپسین تحلیلی که از سوی برخی از فرهنگیان و کنشگران مدنی از این موضوع منتشر شده، نیزافزون بر این که پیشنهاد شده روز یکم آذر "روز نه به خشونت در مدرسه" نامگذاری شود به مواردی همچون " شمار بالای دانش آموزان کلاس، کمبود و یا نبود مشاور پرورشی و مددکار اجتماعی کارآمد و کارشناس، فضای ناشاد مدرسه ها، کمبود امکانات ورزشی،درس های خسته کننده و حجم بالای آنها،نبود یا ضعف قانون و آیین نامه های حمایتی از حقوق معلم،کم اعتبار شدن جایگاه معلم" اشاره گردیده است که زمینه ساز و تشدید کننده ی خشونت در مدرسه ها می باشند. خشونت در مدرسه البته پیشینه ی دیرینه ای دارد. کار مکتب خانه با چوب و فلک پیش می رفته است و بعید است که کتابی بیابیم از خاطرات دو سه نسل پیش که اشاره ای به این موضوع نشده باشد. در آموزش و پرورش نوین ایران هم،همیشه تنبیه بدنی وجود داشته و هنوز هم دارد. گرچه با بالا رفتن آگاهی های فرهنگی و اجتماعی،شاید بتوان ادعا کرد که از میزان آن کمتر شده است. خشونت در مدرسه می تواند از سوی آموزگار به دانش آموز اعمال شود یا دانش آموز به آموزگار،و یا دانش آموز به دانش آموز. البته گاهی هم بستگان دانش آموزی پیدا شده که به آموزگار حمله ور شده اند؛متاسفانه در سال گذشته،این اتفاق چندین بار رخ داد. به هر حال،جامعه فرهنگیان کشور،انتظار دارند که فرادستان کشور،توجه بیشتری به آموزش و پرورش و آنچه که در آن می گذرد داشته باشند و برای جلوگیری از رخدادهای تلخی همچون کشته شدن زنده یاد محسن خشخاشی،اقدامات موثری انجام دهند.
******
#ايران #مهدي بهلولي #دانش آموز #فرهنگيان #اجتمعاعي #مدرسه #خاطرات #فرهنگي  
#ایران #تهران #شیراز #خرمشهر #مشهد #همدان #اصفهان #نجف آباد اصفهان #تبریز #گلستان #مازندران #ساری #آمل #بابل #البرز #رشت 




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر